در قسمت اول برایتان از 5 ایدهای گفتیم که میتواند در شرایط بحرانی، به سازمانها و افراد کمک کند تا به سوی شرایط بهتری حرکت کنند. در این مطلب از 6 ایدهی دیگری بخوانید که امیدواریم عمل کردن به آنها شرایط را برایتان بهتر کند.
مدیران در شرایط بحرانی وظایفی سنگینتر و نقشی پررنگتر بر عهده دارند. آنها میتوانند با رعایت چند نکته تغییرات مهمی در آیندهی سازمان خود ایجاد کنند و از تهدیدها، فرصتهایی مناسب خلق کنند. در این مطلب برایتان از چند نکته مهمی گفتهایم که میتواند برای عبور از شرایط بحرانی کارگشا باشد و فرصتهای بیشتری را سر راهتان بگذارد.
تمام مدیران عالی رتبه وظیفه دارند امید، عشق ورزیدن به کار، تسهیل کردن امور، جدیت، تمرکز و کنترل اوضاع را در خود تقویت کنند و نگاه بالا به پایین را در برخورد با دیگران حذف کنند. اگر روزی حالتان خوب نیست و میخواهید با اخم سر کار بروید اگر نروید خیلی بهتر است و مطمئنا به سازمانتان کمک بیشتری کردهاید. انتقال تنشها به سازمان آفت بزرگی است که باید آنرا از ردههای بالا کنترل کرد.
یکی دیگر از موضوعاتی که به الگو بودن مربوط میشود همسو بودن و درک متقابلی است که مدیران باید در شرایط بحران داشته باشند. مثلا اگر حقوق کارمندانتان عقب افتاده است و دارید برای یک سفر شخصی به دور اروپا برنامهریزی میکنید و یا اینکه سازمانتان به بهبود تجهیزات نیاز دارد و شما بهجای آن دارید ماشین گران قیمتتری میخرید مطمئن باشید که بحرانی بزرگ در سازمان، انتظارتان را میکشد. کارمندان حتی اگر ببینند که شما در حال سرمایهگذاری در کسب و کار دیگری هستید که زمان و تمرکز شما به آن معطوف میشود در ظاهر بی اهمیت اما در عمل اشتیاق کار کردن در آنها کاهش مییابد. این مثالها حالت برعکس هم دارد. برای مثال احتمالا شما هم خوشحال نخواهید شد اگر در مواقع حساس، بحرانی و پر کار، کارمندانتان برای سفر تفریحی برنامهریزی کنند. کارکنان همواره در حال مقایسهاند و نیازهایی دارند که باید به آنها توجه خاص کرد تا تیم بهدرستی اهداف سازمان را دنبال کند.
در شرایط دشوار مردم بیشتر به دنبال بهانههایی برای ناامیدی و پذیرفتن مشکلات هستند و سختیها بیشتر به چشم میآیند. اگر سازمان و نیروی کار برایتان مهم است به پرسنلتان بها بدهید و نیازها و مشکلات آنها را رفع کنید. هیچ چیز در این زمان بهتر از پرداخت به موقع حقوق، نشان دادن امنیت شغلی، درک نیازها و رسیدگی به درخواستهای مساعده، احترام به پرسنل و بازبینی روابط بین مدیران و کارمندان نخواهد بود. مثلا اگر شما صاحب یک هتل هستید و نیروهای خانهداری بسیاری دارید خوب میدانید که حتی یک روز دیر پرداخت کردن حقوقشان میتواند به آنها آسیبهای بسیاری بزند. مراقب نیروی انسانی باشید و بر آن تمرکز کنید تا آنها بتوانند بدون ناامیدی و با تمام نیرو برای عبور از بحران کنارتان باشند.
در حالت عادی معمولا رشد و توسعه سازمان در اولویت است و منابع برای آنها صرف میشود. واضح است که نباید به طور کامل این بخش را متوقف کنید اما بهتر است اهداف، راههای رسیدن به آنها و شرایط سازمانتان را بازنگری کنید و بعد برای رسیدن به آنها مجدد برنامهریزی کنید. شاید در این راه مجبور شوید مقداری از علاقهمندیهایتان فاصله بگیرید. مثلا اگر یک آژانس گردشگری هستید و هدفتان برگزاری تورهایی به مقاصد خارجی بکر و جدید بوده، شاید بد نباشد در تصمیمتان تجدید نظر کنید و انرژیتان را صرف نگه داشتن بازارهایی کنید که به آن تسلط دارید.
کم کردن هزینهها راهکاری است که در زمان بحران بسیاری از سازمانها به آن فکر میکنند اما گاهی آنرا اشتباه انجام میدهند. مثلا ممکن است در سازمان وسایل برقی کهنهای داشته باشید که برق زیادی مصرف میکنند و هر چند وقت یک بار به خاطر آنها مجبورید هزینههای زیادی بپردازید، وسایل شوینده مناسبی در اختیار نیروی خدماتی نگذاشتهاید و این باعث شده تا او مجبور باشد هر قسمت را چند بار پاکسازی کند، محیط سازمانتان را خوب عایقبندی نکردهاید و مقدار زیادی انرژی هر روز در حال هدر رفتن است و بسیاری از مثالهای دیگر که بخشی عمده از درآمدهایتان را دارد از شما میگیرد. اما در برخی از سازمانها به جای پیدا کردن این محلهای هدر رفت انرژی و درآمد، قند قندانها را خالی میکنند و یا دستمالهای کاغذی را از سرویسهای بهداشتی جمع میکنند که نه تنها در هزینهها نقش موثری ندارد بلکه رضایت نیروی انسانی را نیز پایین خواهد آورد.
در نتیجه به جای خسیس بودن با مشارکت کارکنانتان تمام هزینهها را بررسی و قسمتهای مهم را شناسایی کنید تا فرآیندها بهبود یابد و مشکلات زیر ساختی رفع شود.
در مطالب پیشین که در آن به طبقهبندی مشتریان پرداختیم به گروهی برخوردیم که به عنوان صدفهای سازمانی از آنها یاد میشود. افرادی که مثل صدف ممکن است گوهری داشته باشند که تقریبا دست نیافتنی است و نهتنها سودی برای سازمان ندارند بلکه هزینههای بسیاری را به شما تحمیل خواهند کرد. مثلا مشتریانی که فقط در زمان تخفیف، مشتری تورهای یکروزهتان هستند و یا کسانی که در هتلها و رستورانها چند برابر سودی که ممکن است داشته باشند از شما توقع هزینه دارند. در زمان بحران وقت مناسبی است که با این گروهها برای همیشه خداحافظی کنید و بهصورت شفاف خدماتدهی به آنها متوقف کنید.
فرقی ندارد که هدایت تمام یا بخشی از یک سازمان را بر عهده دارید، همواره مشاوران دلسوز و آگاه میتوانند از زاویهای دیگر به موضوعات نگاه کند و برایشان راهحلهایی پیدا کنند. کسانی که برای خوشایندتان فقط تایید و تمجیدتان نکنند بلکه با روشها و اصول تجربه شدهی قبلی برای عبور از مشکلات کنارتان بایستند.
در پایان این نکته را به یاد داشته باشید که هیچ نیرویی در جهان قویتر از ارادهی انسانی که نمیخواهد در برابر مشکلات خم شود وجود ندارد و پیروزی از آن افرادی است که تا لحظهی طلوع دست از تلاش برای از بین بردن تاریکی برنداشتند.
منبع: مقاله بهنام اسلمی در روزنامهی دنیای اقتصاد
بنیانگذار شرکت همورا و مدیرعامل کنونی این شرکت است.
از سال ۱۳۸۰ برنامهنویسی را شروع و به تحول و توسعه سازمانی علاقه دارد. (رزومه رسمی)
انتشار مطالب فوق تنها با ذکر مرجع به همراه لینک وبسایت همورا مجاز میباشد.
لطفا به حقوق هم احترام بگذاریم.