16
خرداد
1396
محتوای همورا
محتوای همورا
 

از یوتاب تا میز شام!

1 رای    میانگین 5 از 5
لطفا شما هم امتیاز بدهید!
 

بیش از چهار سال پیش همورا با یکی از خوش‎نام‎ترین شرکت‎های آموزشی در حوزه صنعت گردشگری به‎نام «ارسباران» آغاز به‎کار کرد. به مناسبت گرامی‎داشت سال‎های همکاری بین دو شرکت، تصمیم گرفتیم برای یک مهمانی شام دوستانه، قراری بگذاریم و دور هم جمع شویم. چند روز بعد هم همورایی‎ها به ضیافتی به‎یاد ماندنی دعوت شدند که ارسباران آن‎را ترتیب داده بود. دید و بازدید شیرینی که می‎خواهیم در اینجا برایتان از آن بگوییم.

مهمانی اول، صد خاطره

برای همورا مشتریانش پیش از آنکه خریداران محصولاتش تلقی شوند، دوستانی گرانبها هستند. به‌خصوص دوستانی که دغدغه‌ها، خاطرات و روزهای خوب مشترک زیادی با آنها دارد. ارسباران هم یکی از همان دوست‌هاست. شرکت آموزشی گردشگری ارسباران سال‌هاست که در ضمینه‌های گوناگون در گردشگری فعالیت می‌کند. از کلاس‌های آموزشی حضوری و آنلاین برای تورلیدرها، مدیر فنی، دوره‌های کوتاه مدت گردشگری گرفته تا برگزاری سفرهای توریستی به اقصی نقاط ایران و جهان.

بیش از چهار سال پیش همزمان با گسترش فعالیت‌ها، ارسباران تصمیم گرفت برای افزایش سرعت و دقت در فرآیندها و ارتقای امور، نرم‌افزار یوتاب را از شرکت همورا خریداری کند. این خرید آغاز دوستی‌ها و همکاری‌های خوبی شد که تاکنون هم ادامه دارد.

در یکی از شب‌های بارانی و زیبای اردیبهشت همراه با پرسنل ارسباران دور یک میز در کافه آنسو برای صرف شام جمع شدیم. کافه آنسو پیش از رسیدن مهمانان، میزی را به شکل بسیار زیبایی چیده بود و آن‌را با گلدان‌هایی رنگارنگ تزیین کرده بود. همورا برای آنکه پذیرایی از مهمانان با سرعت و شرایط مطلوبی صورت بگیرد با یوتاب، منوی کافه را برای کاربران ارسباران نمایش داده بود. پس از انتخاب شام نتیجه ‌را به‌طور اتوماتیک در یک روز قبل از مهمانی به اطلاع کافه رسانده بود. با کمک این ویژگی هم مهمانان ‌توانسته بودند با وقت بیشتری غذایشان را انتخاب کنند و هم کافه می‌توانست بهتر و با آرامش بیشتر به مهمانان خدمات ارائه بدهد.

به دلیل آنکه بیشتر وقت‌ها ارتباط پرسنل همورا و ارسباران با ایمیل یا به ‌صورت تلفنی انجام شده بود، برایمان دیدن چهره یکدیگر به ‌شکل رو در رو بسیار خوشایند بود. برای آنکه بیشتر با هم آشنا شویم معارفه کوچکی هم گذاشتیم. در حین این گفتگوها دوستان از رشته تحصیلی، سفرهایی که رفته‌اند و خاطراتی که برایشان جالب بود برای همدیگر تعریف کردند. در ادامه شام رنگارنگی که کافه با سلیقه و طعمی عالی آن‌ را آماده کرده بود هم رسید. در حین صرف غذا مدیر عامل ارسباران، آقای علی شادلو و مدیر عامل همورا، آقای بهنام اسلمی از همکاری دو شرکت خاطراتی را تعریف کردند. گفتن از گذشته‌ها و روزهای سخت و آسانی که در همکاری دو شرکت گذشته بود برای میهمانان جالب و شنیدنی بود.
پس از سرو شام و قبل رسیدن دسرها تصمیم گرفتیم با همدیگر یک بازی گروهی را تجربه کنیم. در کافه بازی‌های جالب و متنوعی پیدا می‌شد. از بین آنها ما «دبرنا» را انتخاب کردیم.

این بازی شامل چند کارت است که روی هرکدام از آنها عددهایی نوشته شده و مهره‌هایی که از عدد یک تا صد را دارند. روند بازی به این شکل است که هر کسی به قرعه یک کارت را انتخاب می‌کند. یک نفر هم مسئول خواندن شماره مهره‌ها می‌شود و آنها را اعلام می‌کند. اگر عددی که خوانده شده روی کارت فردی باشد، او روی آن عدد را با مهره می‌پوشاند. این بازی آنقدر ادامه پیدا می‌کند تا اولین نفر تمام اعداد کارتش با مهره‌ها پوشیده شود و به این شکل برنده بازی مشخص می‌شود.
پس از اینکه در اول بازی برای برنده جایزه هم مشخص کردند، هیجان بازی چند برابر شد. چون تعداد ما زیاد بود و مهره‌های دبرنا هم تعدادشان محدود بود، تصمیم گرفتیم از لوبیا‌های قرمز به جای مهره استفاده کنیم. این بازی و به‌خصوص لوبیاهای کوچکی که به جای مهره‌ها بین ما رد و بدل می‌شدند به جمع  لحظات خوشی را آورد و خاطره دوست‌داشتنی را رقم زد. پس از صرف دسر و نقل چند خاطره شیرین دیگر، زمان خداحافظی فرا رسید. در کنار هم چند عکس یادگاری زیبا انداختیم تا آن عکس‌ها و خاطره این شب به‌یادماندنی برای گنجینه یادگاری‌های همکاری هر دو شرکت جاودان بماند.

دورهمی دوستانه

 

مهمانی دوم، شام بهاری و سنگ تمام

چند روز بعد تلفن شرکت همورا زنگ خورد و یکی از پرسنل عزیز ارسباران، خانم صمدی، ما همورایی‌ها را برای شام به موسسه ارسباران دعوت کردند. از این دعوت بسیار خوشحال شدیم و قرار شد در یکی از شب‌ها برای صرف شام مهمان ارسباران باشیم.
بالاخره روز موعود فرا رسید. ما در شرکت از صبح هیجان داشتیم و با هم درباره برنامه شام صحبت می‌کردیم. ارسباران به دلیل آنکه یک حیاط بسیار زیبا دارد تصمیم گرفته بود مهمانی را در همان محل موسسه خود و بعد از تمام شدن کلاس‌هایش برگزار کند. صرف غذا در محیط باز و هوای آزاد برای ما هم بسیار خوشحال‌کننده بود.
ارسباران از حوالی بعد از ظهر غافلگیر کردن ما را آغاز کرد. کم‌کم داشتیم برای رفتن آماده می‌شدیم که متوجه شدیم عضو یک کانال تلگرامی به‌نام «دورهمی امشب» شده‌ایم. خانم کرمانی یکی دیگر از پرسنل در موسسه ارسباران، از خوراکی‌ها، میوه‌ها، غذاها و کارهایی که دوستانشان در حال تدارک آن بودند برای ما عکس و فیلم فرستادند.

خوراکی ها

با اینکه باید از ترافیک و خیابان‌های شلوغ بسیاری می‌گذشتیم اما عکس‌هایی که هر لحظه در این گروه قرار می‌گرفت ما را برای پیمودن راه مشتاق و مشتاق‌تر می‌کرد.

گروه تلگرام

بالاخره در حدود ساعت 9 شب همگی به ارسباران رسیدیم. مهمان‌نوازی گرم و صمیمانه ارسباران در کنار میز شام و تنقلات مفصلی که تدارک دیده بودند ترکیب بی‌نظیری را ساخته بود. ارسباران در حیاط زیبایش که با درختان انجیر و گل‌های نسترن بسیار دیدنی شده بود صندلی‌ها را به صورت گرد و دورتادور چیده بود. میز بزرگی را برای چیدن غذاها و خوراکی‌ها انتخاب کرده بود و باربیکیوی کنار حیاط هم لحظه‌ای مجال استراحت نداشت. آقای شادلو به سبب تبحر در سفر و گردشگری و سابقه کمپ‌های متعدد مسئولیت باربیکیو و کباب کردنی‌ها را بر عهده گرفته بود. میز پر بود از انواع میوه‌های فصل، ساندویچ‌های کوچکی به‌نام فینگرفود و سالادها.

میز اردو

در بدو ورود خانم مهدوی، مدیر آموزش ارسباران، با شربتی گوارا که با خاک شیر و گلاب آماده شده بود از میهمانان پذیرایی کردند. در زمانی که مهمانان دور میز جمع شده بودند و با خوراکی‌های جذاب و خوشمزه سرگرم بودند، آقای شادلو با کباب کردن دل، جگر و قارچ آماده کردن شام را آغاز کردند. آقای اعجازی و آقای رسایی در کنار همکاران دیگر ارسبارانی‌شان، خانم خوشنویس و خانم محمدی که زحمات بسیاری را از پیش از رسیدن ما کشیده بودند، با پذیرایی گرمشان اوقات بسیار خوشی را برایمان ساختند. بوی جوجه کباب تمام حیاط را پر کرد. جوجه‌هایی که در سس مخصوص برای مدت کافی مانده بودند، خیلی زود ثابت کردند علاوه بر عطر بسیار خوشایند طعم بی‌نظیری هم دارند. یک سبد نان سنگک تازه در کنار انواع سس‌ها و دورچین‌های جورواجور با این جوجه خوشمزه ترکیب کاملی را ساخته بود. ما هنوز در حال لذت بردن از جوجه بودیم که گوشت‌های کباب شده رسیدند. ارسبارانی‌ها گوشت‌ها را هم به شکل بسیار خوشمزه‌ای آماده کرده بودند که پخت آن با آتش مستقیم و روی ذغال، دیگر حرفی برای گفتن باقی نمی‌گذاشت.

جوجه کباب

بعد از تجربه این طعم‌های بی‌نظیر خواهش کردیم که کمی به ما و باربیکیو استراحت بدهند. بعد همگی روی صندلی‌ها نشستیم و با توجه به آنکه دوستان جدیدی به ما اضافه شده بودند زمانی را برای معارفه ترتیب دادیم. در حین معارفه گفتگوهایی شیرین و لحظات جالبی پیش آمد که همگی برایمان ماندگار شد. کمی بعد موقع یکی دیگر از شگفتی‌های آن شب بود. ماهی کبابی!
یک ماهی حلوای بزرگ که به روش جالبی با سبزیجات گوناگون طعم‌دار و از خیلی قبل در فویل پیچیده شده بود. برای طبخ ماهی آن‌ را به‌صورت کامل روی ذغال گذاشتند تا با حرارت مسقیم بپزد. خیلی زود ماهی هم آماده شد و به جمع دیگر خوشمزه‌های میز پیوست. طعم این غذا آنقدر بی‌نظیر بود که همگی دوست داشتیم درباره شیوه طبخ و چگونگی آماده کردن چیزهایی بدانیم. اگرچه خیلی زود فهمیدیم به جز دستور پخت و باربیکیو، به چند فوت کوزه‌گری هم نیاز داریم، با جمع شدن دور آتش سعی کردیم به قدر وسع از شیوه پختن این غذا اطلاعاتی را بدست آوریم. بعد از صرف ماهی سماور کنار حیاط را روشن کردند و یکی از دوستان ارسبارانی با یک جعبه بزرگ و سفید وارد حیاط شد. وقتی در جعبه باز شد یک کیک با ظاهر و طعمی بی‌نظیر خودش را به ما نشان داد.

کیک خوشمزه

کیک و چای دلنشین همراه با هوای بهار در کنار دوستان عزیزمان حسن ختامی بیاد ماندنی برای دید و بازدید دو دوست و همکار قدیمی بود. امیداریم تا جهان و روزگار باقی است، افتخار دوستی و همکاری با ارسباران برای ما همورایی‌ها مستدام باشد و همواره روزهای شاد را در کنار یکدیگر جشن بگیریم.

 

این مطلب توسط تیم محتوای همورا گردآوری و تهیه شده است.

انتشار مطالب فوق تنها با ذکر مرجع به همراه لینک وب‌سایت همورا مجاز می‌باشد.
لطفا به حقوق هم احترام بگذاریم.

مطالب بر اساس تگ‌ها
مطالب برگزیده
سال 96 بر همورا چگونه گذشت؟
روزها می‌گذرند و فصل‌ها یکی پس از دیگری از راه می‌رسند تا یک سال تمام می‌شود. در گذر سال 96، کنار تمام سختی‌هایش برای همورایی‌ها سالی دوست‌داشتنی و پر کار بود. در این مطلب می‌خواهیم از 365 ر...
اطلاعات بیشتر
چگونه خوش‎تیپ‎ترین شخصیت را داشته باشید؟
شاید اگر من ده سال پیش درباره تیپ‌های شخصیتی شنیده بودم، می‌توانستم در برخی شرایط بهتر عمل کنم. واکنش‌های دیگری را برای بحران‌های  کار و زندگی شخصی‌ام داشته باشم. برای رسیدن به خواسته‌هایم به شکل...
اطلاعات بیشتر
بحث و تبادل نظر
نظر دهید تعداد کاراکتر مانده: 300
انصراف
گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست/ همچنانش در میان جان شیرین منزلست (سعدی)